مبارزه با استعمار از ویژگی بارز ایران قوی
این گروه، گریمور استعمارگران است و اگرچه مذموم بودن تلاش و رویکرد آنها ظاهراً بدیهی است، امّا سادهلوحی است اگر تصور کنیم که آنها چنین رهیافت و رویکردی را با همین عنوان و به همین وضوح نفرتانگیز بیان کنند. لذا چنین راهبردی معمولاً ذیل زرورقی از مفاهیم زیبا مانند «توسعه» و «عقلانیت» پنهان میشود. این گروه معتقدند خادم غرب شدن یا «خودِ توسعه» است و یا دستکم «راه توسعه» است که باید به هرحال از آن عبور کنیم و گریزی از آن نیست.برخی از آنها به تصریح یا تلویحاً در کتب خود آوردهاند که استعمارطلبی هم یک مسیر توسعه و اصلاحات است! این گروه همچون دسته اول دستیابی به ایران قوی را مخالف نظریه «توسعه از طریق استعمار» میدانند لذا همافزایی مستمری با جریان اول دارند.«خودتحقیری» یک ابزار مهم برای استعمارطلبان است؛ به نوعی که وقتی آیتالله خامنهای از ظرفیتهای بالای سرزمین و مردم ایران برای مقاومت فعّال در برابر دشمن و تبدیل شدن به یک اقتصاد بزرگ در جهان سخن میگوید، تلاش و اهتمام خود را بیش از آنکه برای تحقق این هدفگذاری و راهبرد صرف کنند، به این معطوف میکنند که به همه ایرانیها اثبات کنند، اساساً نه عرضهاش را داریم و نه استعدادش و نه حتی لیاقتاش را! این گروه تا آنجا پیش رفته که حتی وقتی آیتالله خامنهای از ضرورت حفظ و پاسداری از زبان پارسی هم سخن میگوید برمیآشوبند و معتقدند که برای توسعه، غیر ازاستقلال، حتی باید زبان مادریشان را هم تقدیم کنند!